انسان موجودی اجتماعی و نیازمند به روابط با دیگران است و هر انسانی بر اساس آداب، رسوم، اعتقادات و باورهای خودش دارای روابط خاصی است؛ ولی شخص مسلمان چون معتقد است اسلام دینی جامع، جاودانه و برای زندگی دارای برنامه است، باید روابط خودش را بر اساس اسلام تنظیم کند. داشتن الگویی از انسان کامل، میتواند زندگی سعادتبخش و مورد رضایت خداوند را برای انسان فراهم کند. امام حسین(ع) در جایگاه انسان کاملی است که قرآن از ایشان به پاکان از بدیها،[1] نیکوکاران،[2] اولیالامر،[3] راستگویان[4] و فرزند پیامبراکرم(ص)[5] یاد کرده است. ایشان دارای رفتار و روابط گوناگون با دوستان و دشمنان خود در فرازونشیب زندگی است که میتوان با نگاه به این آیینه تمامنمای انسان کامل و ملاحظۀ رفتارها و گفتارهای ایشان، الگو گرفت و چگونگی مسیر صحیح را در رفتار با دوستان و دشمنان شناخت و وظایف اجتماعی را بهدرستی انجام داد. این نوشتار در صدد تبیین و بیان همین اهداف است.
[1]. احزاب : 33؛مراد از آیۀ تطهیر پیامبر اکرم، فاطمه، على و حسن و حسین (صلوات الله علیهم) هستند (علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج 2، ص 193؛ فرات بن ابراهیم الکوفی، تفسیر الکوفی، ج 1، ص 331 ـ 342)
[2]. انسان: 5؛ مراد از «الأبرار» حضرت على، فاطمه، حسن و حسین7 است (فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان ، ج10، ص 616؛ سلیمان بن احمد طبرانى، تفسیر القرآن العظیم، ج 6، ص 404).
[3]. نساء: 59و 83؛ آیۀ «أولىالأمر» درباره امیرمؤمنان علی7 (علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج 1، ص 142)،حسن و حسین و خاص برای آنهاست (فرات بن ابراهیم الکوفی، تفسیر الکوفی، ص 108 ـ 110؛ محمد بن مسعود سمرقندی، تفسیر عیاشى، ج 1، ص 247).
[4]. توبه: 119؛ مراد از «صادقین» بر علی و آل محمّد، ائمّه (صلوات الله علیهم) منطبق شده است (علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج 1، ص 307؛ عبدعلى بن جمعه حویزى، تفسیر نور الثقلین، ج 2، ص 280- 282).
[5]. آل عمران: 61؛ مراد از «ابنائنا» امام حسن و امام حسین7 میباشند (محمد بن مسعود سمرقندی، تفسیر عیاشى، ج 1، ص 177؛ علی بن ابراهیم قمی، تفسیر قمی، ج 1، ص 104).