انسان موجودی اجتماعی است و تأمین نیازهای مادی و معنوی او با چگونگی روابط با یکدیگر ارتباط دارد. اسلام که دینی جامع، مناسب با فطرت بشری و برای زندگی است، به طور مبنایی ـ نه استراتژیکی ـ خواهان همزیستی مسالمتآمیز مسلمانان در روابط با یکدیگر است؛ چنانچه گفتهاند: «همزیستی مسالمتآمیز ... در یک موقعیت استراتژیکی بین روابط خصمانه و رقابتآمیز، اتخاذ میشود».[1]
قرآن که کتاب زندگی است، انسانها را از یک پدرومادر و بدون برتری نژادی میداند[2] و مؤمنان را برادر یکدیگر دانسته است: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَینَ أَخَوَیکمْ».[3] همچنین خواهان یادآوردی نعمت الهی، یعنی پیدایش الفت و برادری میان آنان پس از دشمنی شده است: «وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً....».[4]
نیز مؤمنان در روایاتی، برادر یکدیگر، از یک پدرومادر و مانند جسد واحده دانسته شده است که اگر آسیبى به یکى از ایشان برسد، به تمام اعضا سرایت کرده و همه براى او بیدار و ناراحتاند: «الْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ کَالْجَسَدِ الْوَاحِدِ، إِذَا اشْتَکَى شَیْءٌ مِنْهُ وُجِدَ [أَلَمُ] ذَلِکَ فِی سَائِرِ جَسَدِهِ...» و «الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ،... سَهِرَ الآخَرُونَ».[5]