نقش راهبردی تقریب مذاهب اسلامی در تحقق تمدن نوین اسلامی

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسندگان

1 دانش‌آموخته حوزه علمیه قم و عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی

2 عضو هیأت علمی گروه روابط عمومی دانشگاه علامه طباطبایی

10.22081/jpp.2023.74094

چکیده

نظام سلطۀ استکبار جهانی، به‌ویژه از سال‌های پس از جنگ جهانی دوم، در جایگاه دستگاه اعتقادی، نظری و رفتاری با محوریت کفر و الحاد، به دنبال جهانی‌سازی الگوی لیبرال‌دموکراسی است. انقلاب اسلامی ایران آرزوی جهانی‌سازی لیبرال‌دمکراسی را نقش بر آب کرده است؛ از‌این‌رو نظام سلطۀ استکبار جهانی از آغاز شکل‌گیری نظام جمهوری اسلامی از همه‌گونه ابزارهایی برای نابودی آن بهره برده است و به فراست دریافته است مهلک‌ترین حربه برای ازپای‌درآوردن انقلاب اسلامی و جلوگیری از حرکت شتابان آن  در رسیدن به امت اسلامی و تمدن نوین اسلامی، فتنه‌سازی و ایجاد تفرقه درون امت اسلامی است. امام خمینی; با تأکید بر وحدت مذاهب و امت اسلامی و برافراشتن پرچم مبارزه با رژیم غاصب صهیونیستی و حمایت همه‌جانبه از فلسطین، رساترین ندای وحدت و نفی نزاع میان جامعۀ اسلامی را سر داده است؛ نیز ترسیم هوشمندانۀ امام خامنه‌ای از سیر تکاملی انقلاب اسلامی که افق این سیر، تمدن نوین اسلامی است و مجدانه در هموارسازی این مسیر تلاش می‌کنند، بازتاب‌دهنده این ندای وحدت‌بخش است.
رابطۀ تقریب مذاهب و تمدن نوین اسلامی، معادله دوطرفه‌ای است که از هر طرف لحاظ شود، نتیجه واحدی به دست می‌آید. دست‌یافتنی‌ترین هدف تقریب مذاهب، حذف شکاف‌های منازعه‌خیز بین مذاهب و هم‌زیستی بر اساس مشترکات است که منجر به ایجاد امت واحد اسلامی می‌شود. در پرتو امت واحد اسلامی، ایجاد قدرت بزرگ در جامعه همگون اسلامی، امنیت، پیشرفت و تعالی مادی و معنوی پایدار حاصل می‌شود؛ نتیجۀ آن ظهور تمدن نوینی از اسلام و مدنیت جدیدی است که افزون بر جهت‌گیری الهی و جریان قوانین و احکام اسلامی در جامعه، استفاده از دست‌آوردهای مفید دانش و تجربه بشری در عالی‌ترین سطح در خدمت بشر و جامعۀ اسلامی قرار می‌گیرد. اگر از طرف دیگر معادله محاسبه نماییم، هدف‌گیری تمدن نوین اسلامی، افق بلندی است که جوامع اسلامی به سوی آن در حرکت‌اند. این تمدن ناچار باید در عرصۀ جوامع اسلامی که با ظرفیت حدود دومیلیاردنفر جمعیت و ده‌ها کشور که غالباً در آسیا و آفریقا پراکنده‌اند، ایجاد شود. شرط تمدن واحد اسلامی، هم‌گرایی و هم‌بستگی است. با وجود مذاهب و فرق مختلف اسلامی که دشمنان اسلام صدها سال است در ایجاد تفرق و افزایش نزاع و دشمنی بین آنان تلاش بی‌وقفه می‌کنند، چگونه می‌توان به هم‌بستگی و هم‌گرایی رسید؟ در اینجا نیز به تقریب مذاهب که تکیه بر مشترکات اصولی و وانهادن تفاوت‌ها و اختلافات فرعی است، می‌رسیم.
در اینجا با توجه محدودیت در حجم مقاله، یک طرف معادله یعنی نقش تقریب مذاهب در تحقق تمدن نوین اسلامی بررسی می‌شود؛ ولی عوامل دخیل در تحقق تمدن نوین اسلامی همه دارای یک وزن و جایگاه نیستند، بلکه نقش‌های اصلی، فرعی یا تبعی دارند؛ اما وحدت و هم‌بستگی جامعۀ اسلامی که نتیجۀ تقریب مذاهب و ازمیان‌رفتن نزاع درون جوامع اسلامی به بهانه مذهبی است، نقش اصلی دارد و مقاله بر آن متمرکز شده است.

کلیدواژه‌ها